سیدامیررضاسیدامیررضا، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 25 روز سن داره

عشق ابدی من

شادم چون زندگی جریان دارد. لذت میبرم از نفس کشیدن چون خدایی دارم.

شیطنت های گل پسری.......

امیررضا خان مداد شمعی به دست حساب همه جای خونه رو میرسه یه قسمت شیشه های ماست اخه من چیکار کنم با تو پسر؟؟؟؟ اسمارتیزهارو پخش زمین کرده و بعدش هم میخوره. هرچی میریزم توی ظرف باز کارش همینه میره رو مبلا میپره پایین تا من میام دمپایی بپوشم اقا برداشته پاش کرده و فرار................. جالب اینه که درست هم میپوشه. تا به تا پاش نمیکنه فدای چشات نازت بشم گل خوشبوی من. تو نفس منی امیررضا جونم............ پسرم این کلاهشو خیلی دوست داره ...
31 ارديبهشت 1393

امیررضا جان بازی میکند

این کیه زیر روسری داره شیطونی میکنه؟؟؟؟ دالــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی..... امیررضا جونمه وحالا گاز گرفتن کیف دوربین مامانی.......... دید دیگه فایده نداره روش بازی عوض شد امیررضا جونم همیشه با ساده ترین چیزای ممکن بازی میکنه. یه چوب یا یه برگ کاغذ یا یه دمپایی.................. مامان خیلی دوستت داره عمرم. هیچوقت و هیچوقت تنهات نمیذارم دوست دارم بلندای قله ی افتخار ببینمت و به وجودت ببالم. بذار دنیا دنیا من اذیت بشم ولی تو فقط بخند بخند تا منم بخندم.   ...
31 ارديبهشت 1393

کتاب و امیررضا.

برنامه ی سیمای خانواده یه مسابقه داره با عنوان خانواده وکتاب منم از پسرم عکس گرفتم براشون بفرستم دعا کنید ما هم برنده بشیم. تو این عکس هم بهش میگم امیررضا مامانو نگا کن میگه نـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه   ...
30 ارديبهشت 1393

یه پست خوشمزه........

این ها چیزایی هستن که این چند وقت از سر بیکاری و تنهایی و صد البته علاقه و علاقه برای پسرم وبابایی درست کردم.از وبلاگ اشسپزیهای مامانم دستورشو گرفتم دستشون درد نکنه. رولت خوشمزه. وسط یکیشو موز گذاشتم خیلی خوشمزه بود زیاد درست کردم که بابایی دیگه دلش نخواد این هم یه پای سیب خوشمزه قالب پای ندارم مستطیل درست کردم و اما مافین با بریلو توت فرنگی و خامه........     ...
30 ارديبهشت 1393

باران می آید..........

خدارو شکر این چند وقت خیلی بارون اومده.منم خیلی دوست داشتم عکس براتون بگیرم ولی مگه اقا امیررضا میذاره من یه ثانیه برم بیرون خلاصه اینکه سه شنبه مصادف با ولادت حضرت علی و روز پدر یه بارونی اومد سهمگین چه رعد و برقایی میزدوحشتناک.اینم یکی دوتا عکس از اون روز قشنگ. امیررضا جون با بابا محسن رفته بودن بیرون که بارون میگیره و گل پسرم یه ذره خیس میشه اومده خونه بهش میگم کجا رفته بودی؟میگه دَدَ........ میگم با کی رفته بودی میگه بابا جی...... کاش میتونستم یه فیلم براتون از شیرین زبونیاش بذارم تا یکی گریه میکنه میره جلوش ئامیسه دستاشو کنار میزنه میگه چی؟چی؟ جوابشو نده عصبانی میشه میگه چیه؟چیه؟با صدای بلند و ب...
30 ارديبهشت 1393

برای گل پسرم

این عکسا ماشین و چیزای جدیده که برای گل پسرم خریدیم تا بازی کنه و حوصله اش سر نره. البته زیاد دوس داره بدو بدو کنه تا یه جا بشینه جالب این که رفتیم براش اینارو بخریم امیررضا گیر داد به توپ ها فروشنده گفت طوری نیست یکی براش بردارین امیررضا خان رو میگی هر سه تا توپ رو برداشت و فرار ما هم پول خرد نداشتیم اونم نداشت خلاصه اینکه ماشرمنده این هم اولین بسته مداد رنگی که براش خریدیم تا رسیدیم جعبه اشو پاره کرد ازوقتی عسلمواز شیر گرفتم این شیرهارو دوست داره مخصوصا زعفرانیشو. نوش جونت عزیزکم باز هم میام دوستان   ...
29 ارديبهشت 1393

برای پسرم

سلام امیررضا جان امروز خیلی دلم میخواست برات بنویسم. برات از بچگی هات بگم و اون روزا که تازه بدنیا اومده بودی. واقعا خیلی خیلی زود گذشت و امروز چند روز از 22 ماهگیت میگذره عزیزم.خیلی دلم برات تنگ میشه وقتی حتی خوابی... الان دیگه خیلی خواستنی و ناناز شدی گلم.خیلی چیزارو میگی و بابا جی صدا میزنی و تا صدای موتور میاد میگی بابا جی و میدویی میری پشت در و تو راه پله ها بابا رو صدا میزنی و تامیاد بالا میگی دَدَ...... دیگه برات بگم که امروز دقیقا 8روز میشه از شیر گرفتمت و حسابی اذیتم کردی فقط گریه میکردی البته شبا و لولو......میخواستی. روزا از صبر زرد استفاده کردم و دیگه شیر نخوردی و هر چی میگفتم امیررضا لو میخوای میگفتی نه و تف میکر...
28 ارديبهشت 1393

تبریک به پدر م و همسر عزیزم

ای تمام زندگی و هستی ام، عشق را با تو تجربه كردم و بدان مروارید زیبای عشقت همیشه در صدف سرخ قلبم جای دارد. بهترینم، به پای همه خوبیهایت برایت خوب بودن، خوب ماندن و خوب دیدن را آرزو می كنم. روز مرد را به تو عزیزترینم تبریك می گویم.   لطیف ترین یاس های سپید ار در میان حریری هفت رنگ از ابریشم می پیچم و آن دسته گل را به غنچه هایی ازگل سرخ وزین كرده و تقدیمت می كنم . همسرم دوستت دارم پدر عزیزتر از جانم، فرا رسیدن روز خوش یمن و مبارک پدر را تبریک میگویم و امیدوارم سایه مهر و محبت تو پیوسته بر سرم باشد و همیشه در پناه خداوند منان در کنار هم باشیم.  یادم نمیره شبایی که سید امیررضا تب میکرد و محسن بالا سرش بیدار ب...
23 ارديبهشت 1393

برای آیسا جونم........

     نگاهت را قاب می گیرم در پس آن لبخند که به من شور و نشاط زندگی می بخشد امروز روز توست تولدت مبارک آیسا ی عزیزم خیلی خیلی دوستت دارم ...
18 ارديبهشت 1393